دردنامه ای از دوست عزیزم مرحوم سجاد کهنسال با همان فونت و کتابت خودش بدون تغییر

 

سلام استاد
 
امیدوارم حالتون خوب باشه
 
راستش دوتا مطلب میخواستم خدمتتون عرض کنم و در واقع ازتون کمک بگیرم
 
راستش من تو پایگاه مسجدمون تو قسمت فرهنگی فعالیت میکنم 
 
علاوه بر قسمت شعر
 
بنا به دلایل و بحث هایی که از قدیم هست و با خود شما هم در این مورد صحبت کردم میخوام یه مقاله منطقی در مورد وحدت بین شیعه و سنی بنویسم
 
و بعدها مقاله ای در مورد ولایت فقیه و قدرت ولایت فقیه بنویسم
 
ولی فعلا در مورد وحدت میخوام بنویسم ولی یه چند تا منبع رو نیاز دارم که احتمال دادم شما بتونید کمک کنید
 
رهبری چند سال پیش در سفرشون به کردستان سخنرانی هایی داشتند که در مورد شیعه و سنی و وحدت بینشون مفصل بحث کردند
 
والبته من همون موقع گوش دادم ولی چون میخوام در مقاله استناد کنم باید دقیق مشخص کنم
 
نمیدونم اون سخرانی ها رو میشه پیدا کرد ؟
 
و یکی هم اینکه کتابی در این مورد که به اصطلاح وحدت از دید رهبری باشه هست یا نه؟
 
چون میخوام این قضیه رو از دید امام صادق  واحادیث و رهبری بیان کنم
 
و به اصطلاح ثابت کنم که اصرار رهبری مغایرتی با احادیث نداره ( این قشر دوستان نزدیک و با اصطلاح هیئتی خودم هست
 
و همچنین گاهی دوستان پایگاه هم قضیه رو برعکس تحویل میگیرن که میخوام اونا هم روشن بشن
 
به هر حال در کل مقاله به شما و منطقتون نیاز دارم
 
جسارت نشه خدمتتون ...شما تنها شخصی هستید که میتونم راحت باهاتون در این مورد بحث کنم ...که واقعا مثل شما خیلی خیلی کم هست و البته من جز شما ندیدم
 
قسمت دوم مطلبم سخت ترین قسمت پیامم هست راستش
 
و نمیدونم چجوری بگم بهتون
 
راستش اگه خدا بخواد این ترم من تموم میشم و راستش چندین سال هست دنبال کار هستم و پیدا نمیکنم
 
تو این مدت هم همیش خجالت میکشیدم بهتون بگم ( البته الان هم همینطور
 
از طرفی هم خرج ها زیاد هست و خودم هم ماهی سیصد قسط میدم و با مغازه وایسادن و دویست هزار گرفتن نمیرسم
 
البته قسط هام از این مه شروع میشه و برا همین این مطلب رو خدمتتون میگم
 
میخواستم بدونم شما آشنایی دارید که بهم در این مورد کمک کنید؟
 
خودم که آدم درست و حسابی نیستم ولی بدونید که یک عمر دعای مادرم که این روزا هم خیلی دلش شکسته ، همیشه پشت سرتون خواهد بود
 
نمیدونم دیگه چی بگم
 
امیدوارم بد برداشت نکنید
 
با احترام ...سجاد کهنسال
 
یاعلی



بی رحمانه ترین جنایات در میانمار انجام میشود.

آخرین وضعیت مسلمانان میانمار

 

امروز، در میان سکوت جامعه بین الملل، گروه های تندرو بودایی (مانند گروه ماگ) و دولت میانمار در حال پاکسازی قومی مسلمانان، به وحشیانه ترین شکل ممکن هستند.رئیس جمور میانمار «تین سین» رسما اعلام کرده است که جمعیت هشتصد هزار نفری مسلمانان روهینگیا را قومیتی خارجی میداند که باید یا در اردوگاه های آوارگان متمرکز شوند و یا اخراج شوند.
جام جم آنلاین: "مسلمانان میانمار در میان سکوت کشورهای مسلمان کشته می‌شوند، هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این همه خونسردی و سکوت بین المللی و بی خیالی دولت داخلی سرکوب نشده بود." اینها سخنان «شیخ عبدالله المعروف» روحانی مبارز اهل میانمار است. بر اساس اطلاعات دریافتی گروه‌های تندرو بودایی با حمایت دولت اتحادیه جمهوری میانمار، دسته دسته مسلمانان را قتل عام کرده ، آتش می زنند به دریا می‌اندازند.

برمه یا همان اتحادیه جمهوری میانمار کشور فقیری است؛ تا 1948 تحت سلطه انگلستان بود و ذخایرش به یغما می‌رفت و امروز که بیش از 6 دهه از استقلالش می‌گذرد؛ همچنان با فقر دست و پنجه نرم می‌کند؛ اما آنچه درباره این کشور تأسف‌آور است، تبدیل شدن آن به قتلگاه جدیدی برای مسلمانان است.

هنوز خاطره نسل کشی مسلمانان به دست صرب‌ها در سربرنیتسا و کشتار وحشیانه شیعیان مظلوم پاراچنار در پاکستان از ذهن‌ها محو نشده است که انتشار تصاویر روستاهای ویران و جنازه‌های سوخته مسلمانان برمه، بار دیگر داغ کشتار مسلمانان بی‌گناه را زنده می‌کند.

آمارها نشان می‌دهد که90 درصد از جمعیت 60 میلیون نفری این کشور بودایی هستند و تنها حدود یک میلیون نفر مسلمان در این کشور زندگی می‌کنند؛ مسلمانانی که از سال 1982 حتی به عنوان تبعه کشور خود حساب نمی‌شوند و از حداقل حقوق شهروندی نیز محرومند؛ مسلمانان میانمار که عمدتا در منطقه آراکان (راخین) زندگی میکنند جمعیتی در حدود هشتصد هزار نفر در این استان دارند، به نام مسلمانان «روهینگیا» معروفند.

 

آخرین وضعیت مسلمانان میانمار

 

 

فجایع میانمار از کجا نشات میگیرد؟

در روزهای اخیر در حالی که شکست‌های پی در پی گروه افراط‌گرای داعش در عراق و آزادسازی تلعفر به خبر خوب و پیشروی‌های طالبان در شهرهای مختلف افغانستان و حمله‌های مکرر آنها به مردم و نظامیان این کشور به خبر تلخ رسانه‌های جهان تبدیل شده، در گوشه‌ای دیگر از جهان، فرسنگ‌ها دورتر از خاورمیانه پرآشوب، افراط‌گرایی‌های از جنس غیراسلامی بیداد می‌کند که این بار مسلمانان قربانیان اصلی آن هستند.

جنایاتی همچون به آتش کشیدن خانه‌های مسلمانان، تجاوز به زنان آنها در ملأعام، مصلوب کردن مردان مسلمان و آتش زدن زنده زنده آنها که هر چند چیزی کم از خشونت و قساوت داعش ندارند، اما به دلایلی خاص به تیتر یک رسانه‌ها تبدیل نمی‌شوند و هیچ سازمان بین‌المللی وظیفه خود نمی‌داند که فراتر از محکومیت کاری انجام دهد و هیچ کشور غربی تشکیل ائتلاف را برای مقابله با این امر تعهد و مسئولیت انسانی خود نمی‌بیند! اما فجایع میانمار از کجا نشأت می‌گیرد و چرا با چنین واکنش سردی از سوی جامعه جهانی مواجه شده است؟

 

میانمار با نام پیشین برمه، کشوری‌است در جنوب شرقی آسیا که ترکیبی است از اقوام و مذاهب گوناگون. 68 درصد مردم میانمار از تبار برمه‌ای، 7 درصد کارن و بقیه از دیگر اقوام هستند. همچنین از نظر مذهبی نیز 89 درصد مردم میانمار بودایی، 4 درصد مسیحی، 4 درصد مسلمان و یک درصد نیز پیرو آیین هندو هستند.

 

در سال 1982 قانون حقوق شهروندی در میانمار به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان 144 قومیت موجود در میانمار 135 قومیت حق شهروندی دریافت کردند و 9 دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگ‌ترین این قومیت‌ها، قوم مسلمان روهینگیا است. بر این اساس نه «تین سین»، رئیس‌جمهور میانمار و نه حتی خانم «آنگ سان سوچی» که سمبل مبارزات دموکراسی خواهی در میانمار است، مسلمانان این منطقه را شهروندان میانمار نمی‌دانند و خواهان مهاجرت یا اخراج آنها هستند.

 

به دلیل حاکمیت چنین شرایطی در کشور میانمار تا کنون ده‌ها هزار مسلمان روهینگیا از ترس خشونت‌های اکثریت بودایی و حتی نظامیان میانمار گریخته‌اند و به کشورهای همسایه ازجمله بنگلادش رفته‌اند. در روزهای اخیر نیز هزاران نفر از مسلمانان روهینگیا در پی دور جدید خشونت‌ها در استان راخین از خانه‌های خود فرار کرده‌اند و به سوی مرز بنگلادش رفته‌اند. این در حالی است که بنگلادش نیز اعلام کرده است دیگر توان پذیرش مهاجران جدید را ندارد و بنابراین مهاجران مسلمان در پشت مرزهای این کشور آواره شده‌اند و در شرایط بسیار اسفباری به‌سر می‌برند و به علت بارش باران‌های موسمی و نداشتن سرپناه، سلامت و زندگی آنها در خطر است.

 

میانمار یکی از کم‌توسعه‌یافته‌ترین اقتصادها در جهان است و استان راخین که محل زندگی بیش از یک میلیون مسلمان روهینگیاست، فقیرترین منطقه میانمار به‌شمار می‌رود. این کشور حاوی منابع غنی نفت و گاز نیست و ارزش مادی خاصی برای کشورهای توسعه یافته ندارد. همین مسأله توضیح می‌دهد که چرا هیچ یک از کشورهای مدافع حقوق بشر حاضر نیستند به خاطر نسل‌کشی‌های رخ داده در آن، به اقدامی جدی دست بزنند.

 

از سوی دیگر متهم کردن مسلمانان به افراط‌گرایی و تروریسم در سال‌های اخیر به رویه ثابت کشورهای غربی و رسانه‌های جریان اصلی تبدیل شده و حال اندکی برایشان دشوار است که اعتراف کنند خشونت، افراط‌گرایی و عدم تحمل و مدارا با دیگر اقوام و مذاهب، حد و مرز نمی‌شناسد و در دنیایی که کشتار مخالفان به رویه ثابت آن تبدیل شده، مسلمانان نیز گاهی قربانی هستند. مسلمانانی که همچون یهودیان صهیونیست، نه دلالان و کارگزاران بازار بورس و تجارت جهانی هستند که با استفاده از قدرت ناشی از آن حمایت‌های بین‌المللی را به سمت خود جلب کنند و نه تسلطی بر غول‌های رسانه‌ای دارند که بتوانند با نمایش فجایعی که بر آنها می‌رود، افکار عمومی جهان را به سمت خود جلب کرده و کشوری جدید برای خود پیدا کنند. مسلمان روهینگیا، فقط جهان اسلام را دارند، جهانی که خود پر از آشوب، جنگ، اختلاف و تفرقه است، اما امید می‌رود هنوز اندک دغدغه‌ای برای رسیدگی به اوضاع مسلمانان جهان برایش مانده باشد و بتواند با فعال سازی سازمان همکاری‌های اسلامی و سایر نهادهای حقوق بشری بین‌المللی، درمانی برای اوضاع نابسامان مسلمان آواره میانمار پیدا کند.

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟

از میانمار چه خبر؟